بوی گل سرخ
۱۳۹۰ فروردین ۱, دوشنبه
سروده 10
نوروز دمی بدور از مرغ و چمن آنگه که به صبح دیده کردم روشن
شیراز سخن به خنده با من میگفت زو نغمه برآمدی و فریاد ز من
۱۳۸۹ اسفند ۱۱, چهارشنبه
سروده 9
چندی
نه
کتاب
بهر خواندن
بودت
چندی
نه
زبان
ز بهر گفتن
بودت
عمری بگذشت و داستانها چو برفت
دردا که
نه
میل
گوش دادن
بودت
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)